در آستانه آغاز ماه مبارک رمضان قرار گرفته ایم و این ایام به زودی سپری می شود و در چشم بر هم گذاشتن می بینیم در شب سی ام این ماه قرار گرفته ایم.
حال که در ابتدای مسیر عبودیت در این ماه قرار گرفته ایم قصد داریم با ارائه مطالبی تلنگری به خودمان بزنیم تا در پایان این ماه مبارک حرکتی نو در خویش آغاز شود و در تمام ماه ها ادمه داشته باشد و در نهایت به مقصد نهایی خلقت برسیم إن شاء الله.
نمی خواهیم از فواید و برکات روزه گرفتن سخن بگوییم چرا که همه ما با برکات این عمل واجب و ارزشمند به خوبی واقف هستیم.
فقط می خواهیم کمی از دل تنگی هایمان بگوییم.آری دل تنگی چرا که سال های متمادی است که ماه های رمضان متعددی را پشت سر گذاشته ایم ولی انگار هرساله در پایان ماه مبارک،این احساس را پیدا می کنیم که سال قبل به خداوند نزدیک تر بوده ایم.
دلمان تنگ شده است برای آن روزهایی که قبل از شروع ماه رمضان تدارکی برای تهیه آذوقه نمی دیدیم و گاهی اوقات روزهایی بود که خیلی مکلف نبودیم که حتما فلان ماده غذایی بر سر سفره افطارمان باشد ولی انگار عبادت هایمان از خلوصیت بیشتری برخوردار بود.
دلمان تنگ شده است برای مادربزرگ هایی که با سواد کم درس های بندگی را به خوبی حفظ بوده اند و شاید آن روزها به این شدت محافل انس با قرآن برپا نبود.
راستی چه شده است که این بلا بر سرما آمده است و با وجود اینکه طبق سخن بزرگان و پیشوایان دین که هر روز مؤمن بهتر از دیروز او است،ما در حسرت گذشته هستیم.
شاید به این دلیل باشد که چند روز قبل از شروع ماه رمضان به دنبال راهکاری برای تشنه نشدن و گرسنه نشدن هستیم و فراموش کرده ایم که باید تشنه شد و باید گرسنه شد چرا که تشنگی و گرسنگی درجه اول روزه است که روزه عوام است و ما هنوز در این مرحله قرار نگرفته ایم.
درجه دوم،روزه خاص است که تمام اعضاء و جوارح انسان روزه است و در مسیر اطاعت از خداوند قرار می گیرد و در نهایت،روزه خاص الخواص است که ذهن انسان هم در مسیر اطاعت از خداوند است و مقربین درگاه خداوند و اهل بیت عصمت و طهارت از این نوع روزه برخوردار بوده اند.
حال اندکی در خودمان تأمل کنیم وببینیم در کدام مرحله قرار داریم و اطاعت از خداوند متعال به ویژه در امر روزه داری و مبارزه با شهوت شکم چه جایگاهی در زندگی هایمان دارد؟
امید است با ارائه این مطالب بتوانیم کمی تأمل در خودمان و رفتارهایمان داشته باشیم و بتوانیم نگاهی متفاوت به ماه رمضان امسال داشته باشیم به گونه ای که در پایان این ماه مبارک فقط تشنگی و گرسنگی چند ساعت قبل افطار برایمان باقی نمانده باشد.
اگر کسی زیبایی زندگی را در گرسنگی ندید هنوز سالک نیست و نمیتواند حرکت به سوی مسیری را شروع کند که به مقصد متعالی می رسد و نشان میدهد آنهایی که به جایی رسیدهاند تمام عمر با گرسنگی مأنوس بودهاند، آنها غذا نمیخوردند که سیر شوند، غذا میخوردند که برای ادامهی بندگی، قوّت بگیرند.
امیرالمؤمنین علیه السلام1 یکی از خصوصیات شیعیان را آن میدانند که به جهت روزهداری شکمهایشان به پشتشان چسبیده است. و خداوند نیز به رسول خود2میفرماید: «یَا مُحَمَّدُ مَا أَبْغَضْتُ وِعَاءً قَطُّ کَبُغْضِی بَطْناً مَلْآنا» اى محمّد صلی الله و علیه و آله! من هرگز ظرفى را مانند شکمِ پر دشمن نداشتهام.
تعبّد نحوهای از حیات است که موجب عزمی خاص در انسان میگردد تا انسان در آن حالت اراده کند و رابطهای بین او و حقایق ایجاد شود و روح او در مرتبهای خاص از عالم وجود قرار گیرد که تحت تأثیر پرتو انوار غیبی باشد.
دانستنِ حقیقت، کار عقل است و انسان از طریق عقل آگاه میشود چه حقایقی در عالم هستی وجود دارد، اما آن ارادهای که سبب میشود تا انسان به داناییهای متعالیِ خود بسنده نکند و با آنها اُنس بگیرد، مربوط به روحیهی عبودیت انسان میباشد .
داشتن روحیه تعبدی به انسان کمک می کند تا در هر لحظه از زندگی، اراده خداوند را جایگزین اراده خود کند و با نفس خویش مبارزه کند که امر روزه داری در ماه مبارک رمضان بهترین حالت عبودیت است که در صورت مبارزه با نفس و مبارزه با شهوت شکم می توان به آن دست یافت.
حضرت صادق علیه السلام میفرمایند: «لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل» روزه دار را دو شادى است، یکى موقع افطار -که توانسته است وظیفهی الهی خود را انجام دهد- و دیگرى به هنگام ملاقات خداى عزّ و جلّ. در این روایت حضرت روشن میکنند روزهداری، انسان را تا لقاء الهی پیش میبرد.
وقتی ملّتی توانست با گرسنگی زندگی کند نه تنها از حاکمیت نفس امّاره در امور فردیاش آزاد میشود، از حاکمیت نظامهای سیاسیِ شرکآلود نیز نجات مییابد.
خداوند رسول خدا و یاران او را در شعب ابی طالب گرسنه نگه داشت تا آن شوند که شدند، آنچنان گرسنه بودند که یک تکه پوستِ خشکیدهی شتر را میگذاشتند در آب بماند تا کمی از رمقش به آب سرایت کند و بعد آن آب را مینوشیدند. این گرسنگی برای ملّتی که میفهمد روح چگونه با گرسنگی به تعالی میرسد مطلوب است، زیرا زمینهی اُنس جامعه و افراد را در اُنس با خدا فراهم میکند، امیدوارم در ما نیز استقبال از روزه و گرسنگی ظهور کند.
هرکس تجربه کرده است که پرخوری و سیری چه اندازه روح را تاریک میکند و میل دوری از گناه را در انسان ضعیف مینماید تا آنجایی که بزرگی میفرماید: «هرگز نشد سیر شوم و معصیتی مرتکب نشوم یا قصد معصیت نکنم.» به همین جهت باید قلب را دائماً بیدار نگه داشت و این با روزهداری محقق میشود، اگر از گرسنگی و تشنگی که در روزهداری پیش میآید استقبال کنیم متوجه میشویم که روزه انسان را تا کجا جلو میبرد و چگونه به راحتی شرایط نجوا با خدا در انسان ظهور میکند، این یکی از معجزات روزه است.
تفاوت ماه رمضان با ماههای دیگر
گاهی این سؤال پیش میآید که «مگر زمانها با هم فرق میکنند که اعمال عبادی در ماه رمضان با اعمال در سایر ماهها تفاوت میکند؟» این از حرفهایی است که بالاخره شیطان میزند.
شیطان، گاهی وقتها حرفهای بهظاهر علمی میزند که، چه فرقی بین مثلاً ماه رمضان و ماه شوال هست؟! مگر زمانها فرق میکنند؟!
آری زمانها فرق نمیکنند، ولی حضرت حق اراده کرده است این ماه، این خصوصیات را داشته باشد. همچنانکه اراده کرده است چشم خواصی داشته باشد که آن خواص را، کف پای ندارد، هرچند همهی اعضای بدن اعم از چشم و دست و پا، از جنس ماده هستند، ولی خواصی که چشم در نمودن قوای بینایی دارد، کف پا ندارد.
روزه، گرسنگی یا بندگی؟
مهم این است که ما روزه بگیریم، نه اینکه فقط گرسنگی بکشیم، روزه یک نحوه صعود روحانی برای انسان است از دریچه بندگی خداوند، ولی گرسنگی یک عمل بدنی است مثل ورزش که یک عمل بدنی است.
ما در روزه به یک صعود روحانی نظیر داریم ولی از طریق گرسنگی بدن این امر وجود ندارد. ولی گاهی ما بهجای اینکه در مغرب افطار کنیم، در مغرب روزه خود را خراب میکنیم چرا که فرق است بین افطار کردنِ روزه و خرابکردن آن.
افطار کردن؛ یعنی روزه را شکستن،ولی خراب و باطلکردن روزه ، یعنی غذاهایی را که در روز نخوردهایم در فرصتی که داریم، جبران شود، و در واقع آن مقاومت و کنترل روحانی را که در طی روز در خودمان تقویت کرده ایم از دست بدهیم.
تقویت تقوی
شاید اسبهای چموش را دیده باشیم که چقدر سخت است اگر بخواهیم آنها را از جایی به جایی دیگر ببریم. اگر یک لحظه از کنترل آنها غفلت کنیم از دست در رفته است، باید با یک هوشیاری و کنترلِ دائمی مواظب آنهابود، یک لحظه غفلت باعث می شود زحمات کشیده شده از بین برود.
بعضیها از اول تا آخر ماه رمضان یک روز هم روزه نمیگیرند، چون در جهت اصلاح تدریجی خود نیستند ، سی منزل باید این اسب چموش را ببری تا إنشاءالله در منزل سیاُم رام بشود.
شهوات و نفسانیات نیز همینطور است، اگر سی روز کنترل شوند، آهستهآهسته رام میشوند و زیر فرمان عقل و شریعت قرار میگیرند.
حال اگر در موقع افطار هوسها را دوباره رها شود، مثل آن اسب چموشی است که آن را در کنترل خود نیاورده است و لذا دوباره سر جای اولش برمیگردد. اگر مقاومتی را که در طول یک روز با روزهداری بهدست آورده ایم در هنگام افطار رها شود از آن روزه چیزی عایدنشده است.
پس باید مراقب بود مقاومت شخصیکه عبارت است از «تقوی»، در موقع افطار گسسته نشود، چرا که روزه، تقویت قدرت پرهیزکاری است. بههمین جهت در آخر آیه 183 سوره بقره که مربوط به روزه است، میفرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یعنی شاید بتوانید از طریق روزه متّقی شوید و قدرت پرهیزکاری بیابید.
به آیه روزه نظر کنیم که میفرماید:
«یا اَیُّهَاالَّذینَ امَنُواکُتِبَ عَلَیْکُمُالصِّیامُ کَماکُتِبَ عَلَیالَّذینَ مِنْ قَبْلِکـُم، لَعَلَّکُـمْ تَتَّقُونَ»
یعنی: ای مؤمنان! بر شما روزه را واجب کردیم، همان طور که بر امتهای گذشته واجب نمودیم شاید پرهیزکار شوید، و در نتیجه آن روحیة مقاومت در مقابل هوسها در شخصیت شما رشد پیدا کند.
گاهی اوقات میخواهیم کارهای خوب و جدّی انجام دهید ولی نمیتوانیم. چرا؟ چون قدرت پرهیزکاری در ما ضعیف است ولی در مدتی که روزه گرفته ایم کاری را که نمیتوانستیم انجام دهیم و هوسها مانع از انجام آن میشد، حالا همان کار را میتوانیم انجام دهید.
بعضی مواقع که دلتان مرده است، اصلا معنویت در جانتان خشک شده است، با روزه که «حیات قلب» است دوباره دل زنده میشود.
خداوند از شکم سیر بدش میآید
تا هوس در صحنه است ایمان تحرک ندارد ولی اگر دهانت را کنترل کردی، دروازة ایمان بر جانت گشوده میشود، چرا که اگر دهان کنترل شد، دریچههای غیب آهستهآهسته بر جان انسان باز میشود. برای کسانی که جایگاه گرسنگی و کنترل دهان را در عمل شناختهاند، گرسنگی بسیار خوشمزه است واگر کسی مزه گرسنگی را چشید از سیری و پرخوری متنفّر میشود.
بی دلیل نیست که در روایات داریم: خداوند از شکم سیر بدش میآید. همه ما کسانی را میشناسیم، از روزی که ریاضتشان را شروع کرده اند تا آخر عمر یک روز سیرنبودهاند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1 - «قَالُوا یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ وَ مَا سِیمَاءُ الشِّیعَةِ قَالَ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ السَّهَرِ- عُمْشُ الْعُیُونِ مِنَ الْبُکَاءِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّیَامِ حُدْبُ الظُّهُورِ مِنَ الْقِیَام» (تاج الدین شعیرى، جامع الأخبار، ص 35) از امیرالمؤمنین? پرسیدند: نشانهی شیعه چیست؟ فرمودند: زردى چهرهها از بیخوابى، ترى چشمها از گریه، خشکى لبها از تشنگى، لاغرى شکم از روزه، خمشدن پشتها از نماز.
2- أمالی المفید، ص 192.